آج

دلمشغولیهای یک هموطن

آج

دلمشغولیهای یک هموطن

آج

در این محل دلمشغولیهای خود را برای هموطنان خود می نویسم

بایگانی
آخرین مطالب

۴۵ مطلب با موضوع «اخلاقی مذهبی» ثبت شده است

یا یاور منتظران

نه جمعه را منتظر هستیم نه هیچ روز دیگر

تنها ادای منتظران را در جمعه پیش می کشیم

وای از درون بی مایه خود!

به کجا از این همه بی مایگی پناه برویم

حالا که تو پناه همه درماندگانی؟

باز جمعه،باز همان ناز ادا ،خدا کند که تو ادا پیشگان را هم رفاقت کنی!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۳ ، ۱۴:۰۳
علی علی اکبری

یا دادگر سبحان

بی درد نباشید که بُعد از دست دهید ،چون در تنفس حرکت از بی حرکتی است آنگاه رفتن به انتهای تحرک.

جای دهید راه را آنگاه در پی نشان باشید، این نیست مگر آسایش یافتگان به درد و ابتلائات.

ماه در آنسوی کرانه در تاریک نمانده است، این با تو حرف و سخن کم نخواهد داشت، فهم آن کم نیست برای آنان که در ظلمات خود غرق باشند.

آنسوی دریا بی خشکی نیست، این قابل درک است برای آنان که کنارها را بهتر رفته اند تا ساحلها.

مرگ آن بچه قورباغه چقدر تو را بخود آورد؟ ما را در کدامین بی انتها سرگرم کرده اند که نشناختیم کشتار بی رحمانه کودکان باریکه.

رگبار آتش است یا خط سرخ جاودانگی،موج کدامین برخورد تو را چنین مرگ آلود نشانده بی نشان و ناحرکت غلیظ.

فردا دیر است اگر امروز را درک نکرده باشید، ما در آنسوی غبار نگاه نکردیم زیر پاهای مردم.

وای از آنچه در تنگه بی سامان گذر، نادیده انگاشته است دیدار برادر، شما در خواب نمانده باشی،کاروان به مقصد است دیروز بی وفایی.

ماری زهراگین در جلدی زیبا، این وصف دنیای زرنگاری است چون طوق در گردن جهانخواه.

مادرم ای وطن بی تن، جان مایه ما، کاه را در کدامین باد سوی آشغال فرستاده اند بی سران کله کوهی.

راهم دهید، هر چند دور است نشان، جاده را علامت کنید تا هدف نزدیک باد.

.... مهربانه مُهر زدید بر سند موت بنده، انگار سالهاست انتظار این قهرمان کشی دیار بود پیدا.

راه نیافتم آنچه را، راه ندیدم؛ بند شدم آنچه را، در بند خود بافتم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۰۰
علی علی اکبری

یا ستار

شاید چهارشنبه سوری که یک جشن باستانی برای تقویت روحیه و آمادگی برای عید نوروز است و .... امروز یک مصیبت برای مردم تبدیل گشته است!

این نقطه تغییر از کجا ناشی شده؟

برای من یک جواب اولیه دارد و آن غفلت است!؟

چرا که بیشتر هیجانات کاذب که در این سنت وارد شده در این است که آتش روشن کنیم و باعث شادی شویم ولی اینجا دیگر عقل را و تفکر جایی ندارد مثل بقیه کارهای احساسی که ما معمولا دقیقه که هیچ ثانیه هم نمی اندیشیم

چرا وقتی به این نقطه میرسیم فکر نمی کنیم

اگر در قدیم چند شاخه هیزم را آتش زده و از روی آن پریده و طلب سرخی به خود و زردی خود به آتش میکردند امروز به ترقه و انفجار کشتن و مصدوم و سوختن و ... رسیده در یک غفلت است

آنجایی که باید به بچه هایمان اندیشیدن آموزیم احساسی برخورد میکنیم اینجا تربیت نادرست را جایگزین تربیت صحیح کرده و نتیجه آن این ترقه بازی هاست.

اگر بچه هایمان در کارهایشان کمی فکر کنند نتایج خوب جای بد را میگرد

وقتی در شبکه های اجتماعی همه چیز را برای همه کس مجاز می دانیم آینده روحی بسیار سختی در انتظارمان است

بالاخره این جهان منعکس کننده اعمال ماست

وقتی یک بازی کن و یا بازیگر  را در صدر قرار میدهیم و یک عالم را مسخره می کنیم و دلمان خوش است که یک امضا از یک بازی کن بی عقل و تازه بدوران رسیده بگیریم طوری که فرد را مغرور میکنیم یا افتخار میکنیم که با فلان بازیگر ..  عکس گرفته ایم و با کسانی که در ساختن کشور کوشش می کنند و ... یا واکسن سازی را به سطح جهان می رسانند را دست کم میگریم و بدتر آنها را مورد استهزا قرار میدهیم باید نتایج این عمل خود را در همین جاها مشاهده کنیم

تا دست از این امور مسخره و دم دستی بر نداریم همین آش است و همین کاسه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۰۰ ، ۲۰:۳۰
علی علی اکبری

بنام خدای محمد

کاری است مارا

فرمان همان است

تلاش نتیجه می دهد

بردباری برداشت شیرین دارد

سختی توانایی می آورد

حرکت به سوی هدف 

نیاز به مقاومت دارد

انسان سخت کوش موفق است

موفقیت رایگان نیست

.....

بهشت را به بها دهند نه به بهانه

....

انسان را در کبد و سختی آفریدیم تا رشد کند

هدف از رشد انسان رسیدن به کمال است

....

هرکه در این بزم مقرب تر است   جام بلا بیشتر می دهند

جام بلا همان راه ساخته شدن و پیشرفت است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۰ ، ۱۰:۱۶
علی علی اکبری

یا حنان

گفت گفتن ندارد که تقصیر اوست

گفتم چرا که گناه از کدام است

گفت تعریف ندارد اگر گردن نگیرد

گفتم چرا که سر دارد و آغاز پس کیست پشت این ابتکار

گفت کس نباید که ادعا کند تقصیر را

گفتم راهی باید جست در آغاز

گفت در شان من نیست چنین گفتار

گفتم بسی شرمنده از اینهمه شکسته نفسی در تقصیر

گفتن ندارد که تو آغاز و شروع و ادامه گناهی هستی بنام تکبر در بی ادعایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۰۵
علی علی اکبری

یاحی

چنان بود که هست

روح نواز و پر از پرواز

شوق انگیز و بهروز

کامیاران و بلند پرواز

یا صاحب امر

یا صاحب زمان

نیمه شعبان

کمال ماه است تو در میان

سال نو است میلاد نو شما

مبارک این همزمانی در حضور

تو حاضری و در حضور

ما غایب از میان برای تمنای حضورت

ما را دریاب

ای حاضر حضور عاشقان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۶
علی علی اکبری

یا رحیم

شاید هیچ کس نمی توانست فکرش را هم بکند که یک دفاعی در کشور پیدا شود و مدافعانی پیدا کند از قشری دیگر

ولی پیدا شد و افرادی را در این خط به صف کرد که ناباورانه به دفاع از سلامت جامعه برخاستند سخت و جهادی

درود بر مدافعان سلامت که جان خود را در کف اخلاص قرار دادند تا سلامت جامعه تداوم پیدا کند

سلام بر شما و عمل ایثارگرانه شما.

حالا در این کشور می توان فکر کرد کارهای بزرگی را این مردم قادرند انجام دهند بشرطی که بزدلانی که ناحق بر مسند ریاست تکیه زده اند آنها را سرکوب نکند و به آنها بها بدهند و اگر آنها را یاری نمی کنند لااقل برایشان مانع نباشند

درود به پرستاران و پزشکان زحمت کشی که هدف خود را والا قرار دادند و دست از چرب و نرم دنیا شستند و خودرا به درجه شایسته قابل تقدیر در نزد خلق و خالق رساندند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۱۴
علی علی اکبری

یا حق مطلق

شاید بارزترین نشانه اخلاص ، عمل کردن و حرف نزدن باشد.

همان که سردار دلها داشت حرف زدن از عمل خیر و درست ، انسان را در دلها جای نمی دهد آنچه انسان را در دلها جای می دهد رضایت حق از عمل است کسی که فقط بخواهد برای او فرمانبری کند خدا هم جواب آنرا به موقع و در عالی ترین رده به او عطاء می کند. اگر لازم باشد حتی خون او را برکت و خیر قرار میدهد.

این روزها که ارتش تروریست آمریکا یک فرمانده مخلص ما را شهید کرده در تمام مدت این نشانه ها هویدا شده.

کسی که در جنگ و صلح هیچگاه برای خود قدمی برنداشت مگر با بصیرت مثال زدنی راهی را رفت که حق نمایان نموده بود اینجاست که وقتی تو نیت خود را خالص کنی او خود عملت را خالص می کند و هدایت.

چقدر او با دیگرانی که آیه یاس در کلامشان موج میزند تفاوت دارد!؟

شجاعت او در چه حدی است که آمریکا را هیچ می انگارد او را مقایسه کنید با کسانی که شجاعت اخراج یک عنصر نامطلوب را از کشور ندارند آخه او همه هیمنه اینها را شکسته شما هنوز از خاکستر آنها می ترسید برای کدام هدف و کدام چرب لیستی دنیا!؟؟

نمایندگان مجلس هم که هم خط خودتان هستند اخراج سفیر انگلیس را خواستارند آنوقت شما شجاعت اقدام ندارید که چه بشود ؟!

شما که اجازه باز کردن یک حساب بانکی هم ندارید از چی می ترسید؟

آیا شهید قاسم سلیمانی چنین بود؟

اما اکنون یک دانش آموخته این سردار در میدان است ببینید چگونه با شجاعت مثال زدنی مسئولیت پذیری می کند و مردم را نامحرم نمی داند؟

آنطور

مثل شما که رفتید محرمانه با شرکتهای اروپایی قرارداد بستید و سهمی بالاکشیدید

مثل شما با مثل انها چقدر فرق است ببینید کجای کارید؟

سردار حاجی زاده حتی اشتباه هواپیمایی کشوری را برای خود دستآویز قرار نمی دهد که از مسئولیت خود شانه خالی کند و خطای زیر دست خود را با تمام قدرت می پذیرد این عزت آور است نه راه رفتن با شیطان و لبخند زدن با او و عکس گرفتن با موگرینی عزت آور که نیست هیچ شرم آور است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۸ ، ۲۳:۰۹
علی علی اکبری

بسم رب الشهدا

چگونه می شود یک جهانی را تکان داد

چگونه می شود جهانی را به طرف خود متوجه کرد

جزء اخلاص در عمل ممکن نیست

سردار دلها یک عمر در این معنی بود

و در این معنی در هر عملی پا گذاشت

و در همین معنی جزء حق ندید

و راهی را انتخاب کرد و عمل نمود که بسیار سخت است و نتیجه آن بسیار شیرین

شهادت در راه حق پاداش چنین کسی است

وای بر ما ماندگان و مشغولین به دنیا

آیا جنازه ای را بیاد دارید که عتبات و مشهد و شلمچه و تهران و کرمان (منظورم چندین کشور و شهر) آنرا تشییع کنند و حتی رئیس یک کشور درخواست داشته باشد که به آنجا هم برود و تشییع شود ولی امکانات و زمان اجازه ندهد

این یک معنی در معنی است و آن اخلاص در عمل است که دلها را فرامیگیرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۸ ، ۲۳:۲۹
علی علی اکبری

یا کریم

دیواری کوتاه در نزدیکی آن مناره کمی قامت بلندها را حیران خود می کرد. هنوز کسی آن گربه را نتوانسته بود در روی آن بلندی دیوار کوتاه دنبال کند چون بسرعت در بالای آن متاره خود را نمایان میکرد.

سبز بود اما نه به سبزی سفره هفت سین، همه در عجب بودند که رنگ این گربه چرا چنین به سبزی نشان می دهد بخصوص در غروب آفتاب ؟ اصلاً درست بود این دیدن.

در بچگی خواهر کوچکمان می گفت گربه ها را اذیت نکنید که خدا خیلی ناراحت می شود در این فکرها بودم که چند بچه گربه که از زمان تولد در  منزلمان جا خوش کرده بودند اعصاب برایمان نگذاشته بود در آن غروب همه بچه گربه ها را از سالن خانه بیرون کردم اما یکی خود را زیر دیگ آش ایستاده در کنار دیوار  قایم کرد نه زورم می رسید که دیگ را حرکت دهم نه بچه گربه از زیر آن بیرون می آمد یک ترکه بلند درخت انار پیدا کردم و از یک طرف به سمت بچه کربه می زدم که از طرف دیگر بیرون بپرد یا برود اما او سماجت کرد نمی دانم چه شد صدای ناله او را شنیدم و دست ازش کشیدم.

روز بعد جنازه بچه گربه در زیر دیگ تمام وجوم را سوزاند هنوز غم آنرا احساس میکنم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۸ ، ۲۱:۰۳
علی علی اکبری

بنام جلال کریم

نمی شود دید و نگفت

گاهی دیدن ندارد

و گاهی هم گفتن ندارد

آخر در این وانفسای دیدار

چه باید کرد

ندید!؟

یا نگفت!؟؟

.... شاید گاه گفتن هم برسد

الان که سخت است

درود به آنان که توانایی گفتن دارند

درود به آنان با اینهمه شهامت و شجاعت

آنان که برای این نهی و این امر

سر دادن

.... جان دادن

با لبان تشنه پاک بازان همراهی و همپاهی شدند

برای برپایی معروف

و نابودی منکر

.... تا ابد برآنان سلام

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۲۱
علی علی اکبری

یا حق

گاهی انسان برای نداشتن چیزهای بزرگ حسرت می خورد

و گاهی کوچکها انسان را رها نمی کنند

صبح وقتی من سمپاشم هرچه بخواهی اذیت کرد تا بعد از یک روز معطل آن شدن بالاخره سمپاشی نصفه و نیمه کردم در برگشتن دیدم که همسایه مان خیابان را از مانده گوگرد های باقی مانده در سمپاش مسیر طولانی را آلوده کرده....

برای یک کوچک بزرگ حسرتی خوردم که نگو!

... اصلاً می دانید چه میگویم

مثل این می ماند که شما محتاج نان شب باشید و همسایتان سطل زباله بیرون درب خانه گذاشته اش پر از مانده پلو و خورشت!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۱۳
علی علی اکبری

یا ارحم الراحمین

عشق چیست؟

یک آیه از هزاران آیه تو را پیر کند

فَاسْتَقِمْ کَمَآ أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

پس (اى پیامبر!) همان گونه که مأمور شده ‏اى(فرمان داده شده ای)، استوار باش(مقاومت کن) و (نیز) هر کس که با تو، به سوى خدا آمده است، و سرکشى نکنید(افراط و تفریط نورزید)  که او به آنچه مى‏کنید بیناست.

  هود-112  

چرا؟

مگر پیامبر استقامت نداشت یا مقاومت نمی کرد

نه! پس چرا؟

چون از امت می ترسید

بله این امت است که اسقامت نمی کند و این است که شهد صبر از کفش می رود و بهشت را با لذات بی خود و ناچیز دنیایی عوض می کند

پیامبر رحمت باید هم از این آیه پیر شود

چون او ما را بیش از خودمان می شناخت.

نمونه مقاومت نکردن و دشمنی با مقاومت سخنی است که امروز از انسانهای مدعی مسلمانی بلند است از سلاطین کشورهای اسلامی همه به شهد استقامت پشت کرد و به لذت جویی بی خاصیت گرویده اند تا جایی که پیامد این نوع نگاه آشکار است بن سلمان که به یمن حمله می کند و گاو شیر ده آمریکا شده است بعلت این است که نمی خواهد استقامت ورزد خیال می کند که استقامت کار سختی است و قزافی هم با همه ادای استقامت در آوردند وقتی به روز سیاه نشست که از استقامت روی گرداند و تسلیم شد وقتی چنین شوی که کمی چرب و چلیس دنیا را بچشی روزگارت در دنیا و آخرت به آتش می کشی.

در سالروز وفات شهادت گونه پیامبری هستیم که آنقدر غصه امت اش می خورد که یک آیه او را پیر می کند

و آن همان کلمه استقامت و در پی آن معک است

ای کاش خدا از امت بی حالی چون ما این درخواست را نکرده بود تا ملت هایی بنام اسلام روزگار خود را سیاه نمی کردند

و پیامبری بخاطر آنها پیر نمی شد

کاش......

کاش کسانی که مدعی هستند این را درک می کردند که میوه مقاومت چقدر شیرین تر از تسلیم و ذلت است

عزت و بزرگی در مقاومت است نه سر خم کردن پیش زورگویان

کسانی که می خواهند بهانه از استکبار بگیرند تنها استلالی که دارند همین جمله است

برجام را می پذیریم چون تاب مقامت در برابر استکبار را نداریم

اف .ای .تی .اف را باید بپذیریم چون تاب مقاومت در هژمونی جهانی را نداریم

..... می پذیریم چون بلد نیستیم مقاومت کنیم مقاومت تا کی؟؟؟؟

بعضی مقاومت را لحظه ای فرض می کنند نه تا شیطان است پس توطئه هم هست تا استکبار هست دشمنی هست پس مقاومت همیشگی است نه لحظه ای!

البته مقاومت در مسیر خود برای همین دنیا هم شهدهای بجا می گذارد اگر هوای نفس بگذارد و قدمهای ما را نلرزاند وگر نه این شیرینی ها زود گذر شده و مخمصه ادامه می یابد و دور باطل ادامه می یابد همان که ما دچارش هستیم.

ای کاش کسانی که اینقدر ترسو هستند از مقاومت، اینقدر فرصت طلب نبودند که در کسوت مسئول در آیند

ای کاش.ای کاش.......

عشق این است که فقط یک آیه تو را پیر کند

عشق به امت چقدر عالی ! چقدر والا !

بر تو صلوات و درود فراوان باد بخاطر این عاشقی ات

.... کاش همه عاشقان چنین باشند!

کاش باشند عاشق آنان که باید باشند!

کاش بشوند عاشق آنان که نیستند!

آنان که ندارند اراده پیدا کنند!

رحلت پیامبر اعظم (ص) و سلاله پاکش اما حسن علیه السلام و اما رضا علیه السلام تسلیت باد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۰
علی علی اکبری

یاحی

کمی متفاوت

قدمی به جلو

شاید در دور دستها کمی زود

و جلو تر از دیر شدن

ملکولی در دست باشد

که از هر اتم آن دنیایی پر از خورشید

هر چه که پیش رفتیم

رفتارمان سنگین تر شد

یعنی من عافیت طلب تر هستم

من ریسکم کمتر شده است

آخر حق با سنگینی است

سبکی رفتن دارد

ولی کجا سر در آوردن نه!

شاید نتیجه آن رقت ، رقت بار باشد

همین کافی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۷ ، ۱۶:۴۳
علی علی اکبری

بتام یگانه دوست

تمام می شود

حلقه ها ، دودها ، کفها

آنجا ترسیم می شود خط آفتاب

روشن می شود افق

سایه ها کم می شود

کوچک در اواسط

دیده ها باز می شود

انگار آشکارا

پنهان نتوان کرد در دلها ؛ خش ها

پلیدی های کهنه ؛ نالایق ها

سر بریده نا اهلی ؛ دروغ ها

فکری باید کرد

آن روز را ؛هیاهوها !

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۹
علی علی اکبری

یا رب العالمین

چند شب پیش سخنان مشمئز کننده کسی را شنیدم که ادعا می کرد که ایران در مسابقات بهتر است ببازد.

یعنی یک فرد که خیلی ادعا دارد و با رانت چند جا غیر قانونی بعنوان استاد حقوق غیرقانونی دریافت می کرده و هرازگاهی مشعشع وار سخنانی غیر عقلی می گوید را چنان دیدم که لب گزیدم که چرا؟

آخر میشود فردی در این سطح اینقدر بی عقل!

خب همه می دانیم که عقل همان سواد نیست!

پس این فرد سطح سوادش بالاست ولی سطح عقلش متاسفانه بسیار پائین است بقدری که می شود گفت برخلاف اسمش ایشان زشت !!!کلام هستند. از قدیم هم می گفتند که " بر عکس نهند نام زنگی کافور "

در حالی همه مردم ایران چه در داخل و چه در خارج جشن اعتماد بچه های فوتبال گرفته اند و باید این اعتماد به نفس را به دیگر بخش ها بخصوص سیاسیون مرعوب ترویج و تعمیم دهیم ایشان در کمال بی عقلی سخنان برعکس می رانند.

در حالی که دشمن ملک و مملکت و ایرانی در دنیا برای کارهای خود و اعتبار بخشی به دشمنی اش رنجها می برد بعضی سایه نشینان این کشور با او همنوا می شوند 

جای بسی تعجب و خجالت!

فحاشی به این زشتی دیده اید!

وای بحال کسانی که حرف و سخن این افراد سست بنیه و سست ایمان را ملاک عمل خود قرار دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۷ ، ۱۷:۰۵
علی علی اکبری

یا کریم

این یک تکه ابر !

این همه جلوه گری چرا؟

این چند تکه ابر !

چقدر قدرت نمایی؟

ماه تابان

در پس این جلوه گرها جلوه می کند

ماه چگونه در پشت ابر خود نمایی دارد و بی خیال تکه های ابر؟!

ابر ناپایدار

و هنوز ما در انتظار

نباید بودن را فدای زودگذران کنیم

استقامت قدرتی است که خیلی ها بی خال آن هستند

ضعف در کمی صبر!

قدرت پیدا شده در این صبر!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۵۵
علی علی اکبری

یا ذالجلال و الاکرام

کسانی که روزی برای صدارت شعار می دادند ملاک تورم جیب مردم است حالا دست به آمارسازی های شاخدار زده و در حالی که کشور در رکود بی سابقه غوطه ور است خبر از رونق اقتصادی میدهند درحالی که تورم کمر مردم را می شکند صدایشان از بلندگوها بلند است که تورم را تک رقمی کرده اند

در حالی که مردم همینها را تحمل ندارند صحبت از گران کردن قیمت سوخت تا بالای 50 درصد میزنند

حالا جیب مردم را با این رونقها خالی و واژگون کرده و ادعا دارند که یارانه را نیز باید قطع کنند چرا که نور چشمی ها از برجام و بیرون هیچ عایدی نداشته اند و با یک خسارت غیر جبران که به کشور تحمیل کرد ه اند و سکه ها هدیه گرفته اند حالا حقوق های نجومی خود را بر جیب مردم تحمیل می کنند

وای از این دوزبازی و دروغ گویی

کاش همایش حقوق شهروندی لااقل برگزار نمی کردند و میلیاردی برای هیچ بر هزینه های کشور تحمیل نمی کردند ما همینطوری خشک و خالی سخنان پز از راستشان را بدون داد و بیداد و ... شفاف قبول داریم

در حالی یک دوره 4 ساله را پشت سر گذاشته اند و هنوز تعدادی از بالا نشینان طبق قانون اموالشان را به دستگاه قضا اعلام نکرده اند از شفافیت و اتاق شیشه ای سخن می رانند

....دم خروس و قسم حضرت عباس......

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۶ ، ۱۹:۳۶
علی علی اکبری

یا محبوب

تقریبا هستیم در میدان نه وقت خوب

بل وقت خوب بودن

هنگامی که باید مسکن بسازیم که در آن مردم آرامش پیدا کنند گم می شویم

وقتی آرامش از همین افراد گرفته می شود می آیم که باعث آرامش شویم

چه راحت آسایش مردم را می گیریم

و چقدر بد بود که هنگام بلا هم گم می شدیم

کاش هنگام گرفتن آرامش برای رسیدن به آسایش گم می شدیم

ما چگونه مردمی هستیم

... ناشناخته در زمان

... نا آگاه به مکان

فریاد از این همه دنیا طلبی در وقت مطلوب

و درود بر این همه همت هنگام طالب

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۵:۳۱
علی علی اکبری

یا قاضی الحاجات

نکو بود آنچه نکو داشت

سکوت بود آنجا که صدا نیست

فریاد از این همه صدا و بد نکویی

جشن خواهم گرفت روزی...

که دوست دارم نکو سکوت را.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۷
علی علی اکبری

بنام یکتا

جملگی این را بدانیم که چه هستیم

نه اینکه بخواهیم بدانیم

کی بودیم؟

کی نبودیم؟!

چقدر سبک و چقدر بزرگ بودیم؟!!

هم قدمان را بخواهیم.

نه بخواهیم کوتاه کنیم!

همسفر نیاز داریم.

بی نیاز سفر نیستیم!

شاید...

.... روزی برسد که ما نرسیده باشیم!

چون درگیر خود نبودیم

درگیر گیر دادن به دیگران بودیم!

این ماه پیشانی ماه تدارک خود بودن و خود دیدن

چگونه بودن و چگونه ماندن

پیشانی سنگ زدن بر پیشانی گمراه کننده!

... چه من.

چه دگر من!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۵
علی علی اکبری

بنام صاحب روز

من روزه می گیرم چون باعث سلامتی است!

... چون باعث تمرین سختی است!

... چون روحیه انسان را قوی می کند‍!

... چون مواد زاید بدن را دفع می کند!

... چون سموم بدن را از بین می برد!

... چون بدن را مقاوم می کند!

... چون به دستگاه گوارش استراحت می دهد!

... چون به انسان اراده قوی می دهد!

... چون .....

اینها هزاران دلیل برای گرفتن روزه است و شاید برای بعضی از روزه خوران هزارن دلیل برای نگرفتن روزه؟!

اما برای روزه نگرفتن یک دلیل داریم اینکه فرد خود به هر طریقی یا روشی برایش ثابت شود که روزه برای او ضرر دارد.

دیگر هیچ دلیلی باعث نگرفتن روزه نیست

مسئله: دکتر بهم گفته که روزه برایم ضرر دارد آیا نباید روزه بگیرم؟

جواب: اگر خودت به این نتجه رسیده ای و گرنه گفته پزشک ملاک نیست!

 توضیح یعنی اگر دکتر گفت و من به این گفته اطمینان داشته باشم می توانم روزه نگیرم و اگر در وجدان و درون خود بدانم که این گفته صحیح نیست باید به نتیجه خود عمل کنم.

اما در نیت روزه و حرف اصلی این نوشته

برای روزه اگر صدها میلیون خاصیت بر شماریم هیچکدام برای نیت روزه کفایت نمی کند

فقط یک نیت باید باشد و آن هم اطاعت امر خدا کردن و به قولی قربةً الی الله است

یعنی ما با اینکه برای روزه فواید بسیار می دانیم ولی هیچ یک نباید در نیت روزه دخالت کند

پس یکبار برای یک عمر خود نیت کنید هرچه روزه گرفتم "قربةً الی الله"

یا بهتر است برای تمام نمازها و اعمال عبادی همین یک نیت را داشته باشیم و آن"قربةً الی الله" خیال راحت و تمام

تمام اعمال خود را به این نیت انجام دهید"قربةً الی الله"

من تمام امورم را به این خاطر انجام می دهم که بنده خدا هستم و باید طاعت امر او کنم.

خدایا در هیچ کاری ما را  اخلاص عمل دور نکن.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۳
علی علی اکبری

بنام واحد

چندی کنار هم یا بی هم فرقی ندارد

چرا که درون می تواند سر باشد و بیرون نهان سر

اگر کمی صبور باشیم

اگر تحمل کنیم مشکلات را

پس امید داشته باشیم که تنها نیستیم

وقتی تنها هستیم

پس از درون زایش داریم

پس درون ما پر از امید خواهد شد

و ما خوشحالیم که خالی نشده ایم

ادامه راه آسان می شود

.....

وقتی در انتهای روز با دهان روزه و خالی از دلبستگی و شکم پارگی شدیم

می بینیم که هیچ از ما کاسته نشده

بیرون ما کمی تکیده و لاغر می شود

ولی درون از برون جلو می زند

و این پوشش آن

و این کمک به تو که امید را جایگزین کنی

حقیقت را رها نکنی

ادامه بدهی.....

.... مقصد دست یافتنی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۰۸
علی علی اکبری

یا حی

کسی که با اموال مردم همانطور برخورد و عمل می کند که با اموال خود.

خداوند به او برکت در مال عنایت می کند.

و برعکس کسی که در اموال خود صرفه جو است و در اموال دیگران اسراف کار ، خداوند چنین کسی را خیر ندهد.

پس با اموال دیگران همانطور باشید که با اموال خود هستید.

در کلامی دیگر با دیگران همان باشید که با خود هستید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۴۴
علی علی اکبری

الهی بامید تو

جملگی جمع شدیم که کاری بکنیم

ناگه جمله درافتاد که کجایم

شرمنده این همه کاری شدیم

که مانده در پی یک جمله و نیم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۰۶
علی علی اکبری

یا حی

تا می شود صحیح

هرگز نباشید دروغ

غم عالم از ناراستی است

این اولین و آخرین پله نصایح است

هر پندی تو را دهند جز این نیست

درست باشید

و نادرست هرگز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۴۱
علی علی اکبری

یا رئوف

پیکی است در کنار

همچون باد در گذر

همراه با دریا

چونان باران

لطیف و بی صدا

انگار می بارد بر سر ما

هر با که او را دیده ایم

شک نداشتیم که.....

این است مهربان دستان او

اوی که الان نیست در بر

ولی جوشش دلش همراهی مان می کند

چون کوه سخت است با دشمن ات

لیک چنین نرم سختی ندیده کس

مگر همین باشد مهربان مادر

.... چه شد که نیست امروز

و فرداها بی او باید کرد سر

و من مانده ام چقدر؟

این هست سخت تا آخر

باشد دعای او در گذر آن

بازهم آسان کند برایت شداید را

.... درود بر تو باد همیشه و همه جا

حتی گاهی که نیستی

چونان شمع می سوزی انگار

داری گرمای بی نهایت .مادر.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۴۸
علی علی اکبری

یا ذوالجلال و الاکرام

اینک بین دو زمان بودم

خوبی و بدی

کمی قبل شر و کمی بعد خیر

عالم همه در تضاد است

گرچه بدون تضاد مفاهیم گم هستند

تا سیاهی نباشد مسلم سفیدی مفهوم نخواهد شد

و ما تاریکی را بدون نور و روشنایی درک نکنیم

و انتظار این است که اتفاقات نیز چنین باشند

هستی در برابر نیستی

دارا در مقابل نادار

و غنا همراه فقر

و این داستان ادامه دارد

اگر ما درک کنیم

هر تولدی معنی خواهد داشت اگر مرگی باشد

این  برای دنیای فانی کافیست تا فهم کنیم

بودن و نبودن را ....

.....اگر کمی صبور باشیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۲۶
علی علی اکبری

یا رحمان

شب چله بلندترین شب سال است

و روزش کوتاه ترین روز

یعنی در این دنیا همه چیز به هم وصل است وقتی یک چیز بدست می آوری یک چیز دیگر از دست می دهی.

وقتی یک چیز بلند می شود بناچار یک چیز دیگر کوتاه شده است.

بزرگی پیدا نمی شود مگر در کوچک شدن.

وقتی آن قدیم ها را یاد می کنیم خیلی دوست داشتم که دوچرخه داشته باشم که اگر داشتم چه نقشه ها که به آن نمی کشیدم در همان عالم بچگی و در عالم خیال چه ها که نمی کردم

بالاخره دوچرخه هم پیدا کردم یعنی خریدم ولی نمی دانم چرا آن کارها که برایش نقشه داشتم عملی نشد. لذا گفتم چنین می کنم اگر موتور(سیکلت) پیدا کنم!

بالاخره بعد از سالها موتور هم خریدم اما دریغ از آن نقشه ها که برای داشتن آن کشیده بودم.

گفتم اگر یک ماشین بخرم ..... چند سال بعد با هر زحمتی بود ماشین خریدم

ولی کارهایم باز لنگ بود لنگ ماشین نبود لنگ چیز دیگری بود.

چرخ(دوچرخه) می خواستم تا بعد از برگشتن از مدرسه بروم کمک پدرم ولی در برگشتن هیچ تاثیر قابل ملموسی که وقت اضافه بیاورم نداشت

یا تصادف می کردم یا بخاطر حواس پرتی بزمین می خوردم و ... بالاخره وقت اضافه نمی آوردم بماند کم هم می آوردم.

موتور هم نتوانست کاری از پیش ببرد از سوز سرما باید لباس بسیار بپوشی و کلاه و دستکش بدست کنی و هزار کاری که همه وقت را می گرفت.

ماشین این مشکلات را رفع می کرد اما مشکلات دیگری ببار آورد پارکینگ می خواست جاگیر بود در و تو کردنش وقت می برد و هرچه بود وقتی برایم اضافه نگذاشت که نقشه هایم را پیاده کنم

و این قصه همچنان ادامه دارد.

.... روزی از یک تراکتوری خواستم که بیاید زمینم را تیلر کند

از هزار وعده خوبان یکی وفا نکند

وعده داد نیامد زنگ زدم نیامد قول زمان دیگر داد

باز به وقت دیگر وعده کرد و باز هم نیامد

آنقدر اینطرف و آنطرف کرد که زمین خشک شد و قابلیت تیلر کردن را از دست داد ولی او نیامد ... تصمیم گرفتم خود با دست انجام دهم چون مقدار زمین خیلی نبود و همین باعث شده بود که تراکتوری صرفش نکند بیاید و می خواست در یک وقت مازاد مثلا وقتی از سر یک کار می آید انجام دهد که جور نمی شد!

آب بعدی از همان روزی که قابلیت گرداندن زمین با دست را داشت رفتم و کندم و چند روزی نشده تمام شد برای خودم هم باورکردنی نبود ولی هیچ ناراحت بدقولی و پشت سر هم زنگ بزن بیا و ... پیدا نکردم و کارم تمام شد بالاخره از دفعه قبل برایم راحت تر بود فهمیدم وقتی یک چیز را بخواهی می شود وقت هست ولی بطریقی ناخواسته ما آنرا از دست می دهیم.

بجای اینکه خودمان کارمان را انجام دهیم با تلف کردن وقت می خواهیم دیگران کارمان را انجام دهند.

چله برایم یک نشان است روز کوتاه و شب بلند

وقتی که شبها کوتاه می شود روزها بلند می شود

همیشه وقتی یک جا کوتاه می آوریم حواسمان باشد یک جا بلند گذاشته ایم

نمی شود در این دنیا چیزی را کسب کرد ولی چیزی را از دست نداد.

بچه که هستیم می خواهیم بزرگ شویم چون دیگر مدرسه و مشق نداریم

اما سختی هایی را خواهی دید که آروز می کنی کاش بچه می شدی و مشق می نوشتی و این افکار و بدبختی ها را نداشتی

وقتی دندان داشتیم چیزی برای خوردن نداشتیم چون کم پول بودیم

حالا که پول خریدن و خوردن داریم دندان نداریم

وقتی چشم داشتیم چیزی ننوشتیم و نخواندیم حالا که می خواهیم بخوانیم و بنویسیم چشم نداریم چشم داریم دید نداریم و.....

وقتی که پای رفتن داشتیم نرفتیم

حالا که از پا افتاده ایم هوس رفتن کرده ایم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۴۵
علی علی اکبری

بنام حق

این یک وسیله است

بسیار ساده و دم دستی؛

یک چوب و یک تکه طناب،

برای تادیب بود.

 در زمانی نه چندان دور!

گاهی انسان فکر می کند که این وسیله را در مورد مدیران دولتی بکار بگیرد ،آیا کارگر می افتد!؟

اگر نه برای قاضی های زمان بکار بگیریم

شاید مشکل حل شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۲۲:۱۱
علی علی اکبری