آج

دلمشغولیهای یک هموطن

آج

دلمشغولیهای یک هموطن

آج

در این محل دلمشغولیهای خود را برای هموطنان خود می نویسم

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 

اینجا با همه درد دلت را بگو، می دانی که عقده کرده ای پس  کوله بار غمی که بر دوش داری بردار؛ من دارم با تمام حواسم می پذیرم حرفهایت. او نیز چنین می کند،آه که چه لذت بخش شده است.امشب او درون خود را برون می کند من هم قدرت پیدا می کنم حرفم را میگویم انگار سالهاست که درد خود را فرو خورده ایم. چه می شود کرد گاهی عمری از ما گذشته ولی آنقدر در خودمان بوده ایم که درونمان را ندیده ایم، حال که سیاهی پرده افکنده است بر سراسر گیتی ما خودمان را از درون یافته ایم؛ خدایا چه زیبا همه چیز را به هم منطبق کرده ای تاریکی شب را با روشنی درون و روشنی درون را به عالم معرفت، اینجا همه چیز عالمانه است اگر کمی در آن اندیشه کنی چه شبهای زیبای زیبا یی که بر ما گذشته است. شب چه زیباست!

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۱ ، ۱۲:۵۷
علی علی اکبری