یا واسع داد
در دنیایی که هر روز آن همانقدر تنگ می شود که وسیع می پنداریم چه دیدی از آن داریم
یک زمانی برای یک خبر گرفتن از شهر کناری باید چند روز را صرف کنی ولی امروز یک خبر از آن سر دنیا فقط چند ثانیه طول نمی کشد بدست مردم این سوی دنیا میآید و برعکس.
اما این سرعت و وسعت خبرها و اطلاعات و جابجا شدن آن بجای اینکه انسان را مطلع تر کند آنرا گیج و منگ کرده حتی در جایی او را غافل کرده و بدتر اینکه تعدادی را هم فهم برعکس داده.
بجای وسعت بخشی برای انسان او را در مضیقه و تنگنایی بنام صحت و زمان قرار داده یعنی یک سنت الهی را برای همه ثابت کرده اگر چیزی بدست آوردی بدان بجای آن یک چیز دیگر را از دست داده ای.
یک مصداق بیآورم که برای همه تجربه شده وقتی در روستا زندگی میکردیم هر خانه با دیگری فاصله بسیار داشت شاید کیلومتر اما همه همدیگر را می دیدیم احوال هم میگرفتیم و... اما حالا که در شهر زندگی میکنیم و با همسایه آپارتمانی خود فقط 5 متر فاصله داریم که بیشتر اوقات او را نمی شناسیم یا میشناسیم اما رابطه نداریم گاهی رابطه داریم اما هفته ها می گذرد ولی همدیگر را نمی بینیم!
واقعا این تنگای در وسعت نیست همانقدر تنگ شده ایم که وسیع شده ایم.
.....
می گویند کهکشان در حال وسعت یافتن است یعنی هر لحظه در حال گسترش است.
راستی آنطرف این وسعت می دانید چیست؟
بله سیاه چاله یعنی همه چیز آنجا دارد در یک نقطه فرو میرود.
این یعنی یک سنت الهی که همه چیز همین طور است
هر چیز پیدا کنی یک چیز دیگر از دست می دهی.
یک جایی وسعت یافته ای و متاسفانه کمی آنطرف تر آن بسیار تنگ آمده!
شاید بهتر است یک اصل را یاد بگیریم آنوقت شاکر در امور خواهیم بود وقتی یک سختی و تنگنا برای انسان پیش می آید آنطرف این تنگنا و سختی و مشکل یک آسانی و راحتی و وسعت است پس بهترین کار برای انسان در این مشکلات صبر است.