آج

دلمشغولیهای یک هموطن

آج

دلمشغولیهای یک هموطن

مشخصات بلاگ
آج

در این محل دلمشغولیهای خود را برای هموطنان خود می نویسم

بایگانی
آخرین مطالب

۷۳ مطلب با موضوع «دل نوشته ها» ثبت شده است

 ارحمن الراحمین

قاقا گفتن

افتادن و برخاستن

تاتی تاتی کردن

ما ما گفتن

تلو تلو خوردن

شیر مکیدن

خود را خراب کردن

....

این یعنی یک کودک

انتظار نیست که او کار سخت انجام دهد

باری جابجا کند

مطلبی ارایه دهد

فکری نو در اندازد

....

لجاجت بی فایده

ترس از خیلی چیزها

نترسیدن از چیزهای ترسناک

نمی داند کجا باشد و کجا نباشد

گاهی سختی را آسان میگیرد و بعضی وقتها آسانها را سهل

....

خاکی بودن

بازی کردن

آینده را ندیدن

گذشته ،گذشته

تلاش برای خواسته

کوشش برای نیاز

....

نیازهای اولیه کدامه؟

نیازهای ثانویه چیه؟

من شیر می خواهم

نمی دانم نیاز چیه

  • علی علی اکبری


یا قهار

با عرض تسلیت شهادت مظلومانه آیت الله شیخ نمرباقرالنمر

شیخ نمر

 

 در حالی که جهان مدعی دفاع از حقوق بشر هر روز برای چند تروریست و جنایتکار و قاچاقچی مواد مخدر در ایران صدایش به عرش رسانده و با دستور و آمریت آمریکا و همکاری منافقینی که دستشان به خون ملت ایران آغشته است بوسلیه یک مزدور هر روز برای سازمان ملل گزارش دروغین تهیه کرده و از بوقهای بزرگ دروغ پراکن خود به جهان انتشار می دهند. انگار کاندا و غرب هیچ دلمشغولی جز همین معدود و محدود جنایتکار و سوداگر مرگ ندارد. جهانی که از حقوق حیوان دفاع می کند و برای یک گربه که در زیر چرخ ماشینی له به سهو کشته می شود اینقدر سخن دارد از زنی که کارش شده نگهداری از چند سگ پا شکسته کلی تحریف و تمجید می کند انگار هیچ جای این گیتی مشکلی نیست همه چیز گلستان است و بر سر شاخه ساری بلبلان به نغمه مشغول و آبادیها معمور و سلامتی عالم برقرار هیچ بیماری ناموجود صفا و صمیمیت برقرار و گذرگاه ها ایمن و راه ها صاف و امکانات تردد مهیا و جو آرام و هوا پر از اکسیژن و با تراوت و...

 

 

در همین جهان خوبی ها و این همه مدعی دفاع از بشر و حقوق انسان و... روزی نیست که صدها انسان شریف کشته نشوند با بمبهای غرب ساخته و تروریستهای دست پرورده آمریکا و غرب با پولهای مفت نفت به گروگان گرفته شده توسط یک خانواده جانی و بی خبر از عقل و خرد بنام آل سعود خبیث امروز هر جای جهان که می نگری گروهایی بنام داعش و جیش الاسلام و نصر و طالبان و القاعده و بوکوحرام و هزار کوفت و مرگ دیگری که همه بوسیله سرویس های غرب واسراییل و پولهای باد آورده آل سعود  تشکیل شده و میلیونها انسان از کودک و زن و پیرو جوان و را با موشک و تیر و شمشیر کشته اند و حتی سوزانده اند مکاتبی که متاسفانه کارشان خونخواری است شعارشان خلافت اسلامی و ظاهرشان لولوپتی و مرامشان کشتار و ترس و وحشت به هر طریقی و..  اینها را بر سر مسلمانان سوار کرده و هر کشوری هم که یک نفعی در کمک به آنها ببیند در حال آموزش و پشیبانی آنهاست. ترکیه بخاطر نفت مفت و اسراییل بخاطر سرگرم شدن مسلمانان به خود و فراموش کردن  و آل سعود و آل خلیفه و آل سگ و گرگ و... برای اینکه دستور ارباب است و ضدیت با اسلام واقعی که نکند دروغشان آشکار و حکومتشان در هم ببیچد و چند کشور آقریقایی بدبخت را برای چند دلار و دیگری را برای اینکه می خواهیم در اتحادیه خودمان قبولت کنیم و آن دیگری را برای اینکه بتواند تجارتش را رونق دهد بالاخره تشت رسوایی این جهان بی قاعده و قانون به رهبری چند کشور غارتگر از جمله آمریکا بیشتر از پیش بر زمین  افتاده و صدای آنرا هر کری شنیده البته بجز آنهایی که خود را به کری زده اند و یا به خری البته از جناب الاغ معذرت می خواهیم که چنین اسمی دارد منظور ما این حیوان نیست بلکه این آدمهای دو پایی است که روی حیوانات را از گرگ و  خر تا شیر وببر را سفید کرده اند

هنوز داغ کشتار وحشت ناک هزار نفر از مردم بی گناه نیجریه بوسیله ارتش بی عرضه و حلقه به گوش آل سعود تمام نشده است که گناه این مردم بی فاع چیست آیا جز جشن میلاد امام رضا یا عزاداری سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین در روز اربعین گناه دیگری داشتند. سال نو میلادی 2016آغاز شده که جنایت دیگری بدست این خانواده مزخرف و پلید رقم خورد.

 شاید بکار بردن ابن کلمات نفرت آفرین را نابجا بدانید ولی این خانواده آل سعود روی آل مروان و آل سفیان و ابولهب و ابو جهل و دیگر اسلاف پلید خود را سفید کرده است. آل سعودی که جز نفرت نمی آفریند و هر روز با دستور اربابش دست به یک جنایت می زند. 

آخر اعدام 50 نفر انسان عدالت خواه که تنها خواسته آنها عدالت و حق رای است و تنها عمل آنها تظاهرات است در یک دادگاه نمایشی و مخفی محاکمه و در جایی نامعلوم گردن زده شده با شمشیر! و در مکانی نامعلوم دفن می شوند در کجا چنین دستگاه قضاوتی وجود دارد مردمی را با اتهامات واهی با بدترین روش محاکمه و با بی عدالتی تمام گردن بزنند و وبه دار بکشند و سپس جنازه مطهر این شهدا را هم تحویل ندهند. باز هم  رژیم جعلی و کودک کش صهیونیست جنازه ها را تحویل می دهد. سفاکی در چه حدی ،حد ندارد جنایت های این خانواده کم نظیر که نه بی نظیر است بی شرمی تا چه اندازه.در راه دادن به جنایتکاران هم قطار خودشان حرف اول می زنند در کشتن میمان و زایر خانه خدا حرف اول در کمک به تروریست مقام اول در پول دادن به ارتشهای جنایتکار مقام نخست در تجهیز تروریستها از طالبان گرفته تا القاعده و جیش های جعلی دیگر و گروهایی جانی ریگی و داعش اول اول در بمب ریختن روی مردم یمن دست اول در کشتن تظاهرات کننده های بحرین بالاترین سرعت و ....هرچه جنایت بخواهید در این خانواده موج میزند..

 خدایا از صبرت ممنون ولی دیگه ما تحمل ابنهمه صبر را نداریم. این خاندان آل سعود را همرا آل خلیفه و پشتیبانان آنها خار و ذلیل و مکتوم فرما و خیلی زود نیست و نابود گردان ! دنیا را از این جنایتکاران پاک نما!

>
  • علی علی اکبری
یا حق المبین

در حالی که در کشور ایران با آزادی تمام برای بزرگان دین مراسم می گیریم. در همین زمان یک عده برای مراسم روز قدس یا اربعین و سینه زنی یا شهادت امام رضا علیه السلام چه بهای سنگینی می پردازند.آیت الله زاکزاکی سه فرزندش را برای تظاهرات روز قدس تقدیم می کند.و برای آخر صفر فرزند دیگرش،شیعیان کشور نیجریه بیش از 500 شهید برای این روز.رییس دولت اسلامی ما که برای صدها بی گناه لبنانی که در انفجارهای تروریستی این کشور شهید می شوند در خواب است اما در صد کشته فرانسه سریع بیدار و پیام تسلیت می فرستد و چون با واکنش محافل سیاسی و مذهبی و اجتماعی روبرو می شود بعد از چند روز تازه به آن حادثه پیام میجای تاسف ندارد. آیا خون فرانسوی ها از لبنانی ها رنگین تر است؟

جای سوال نیست؟

ما در حمله ارتش نیجریه به دستور آل سعود و صهیونیست به حسینیه شیعیان باز بخواب می رود با اینکه این حمله واقعا وحشیانه است و تعداد شهدا از حد تصور خارج جای یک شکایت جای یک تسلیت خالی است.انتظار چه باید کشید در حالی که بیش از هفت هزار نفر در حادثه منی شهید شده اند و باید در همه مجامع جهانی و بین المللی شکایت می شد پیگیر حقوق قربانیان حداقل ملت خودمان باشیم باز محافل مورد نظر هیچ تحرکی ندارند و سوال هنوز باقی است.آیا با این اعمال از خودمان باید انتظار توهین و تحقر از جانب دولت قرون وسطایی آل سعود نداشته باشید یا ترکیه و ... همه نشان می دهد که دیپلماسی فعال که هیچ دیپلماسی منفعل هم نداریم. فقط خنده بلیدیم و خود را به این حوادث بخواب بزنیم!!!؟

 تا کی بناست حقوق ملت پایمال شود و دیپلماتهای ما هیچ مسیولیتی از خود نشان ندهند .تا کی؟این سوالات کی پاسخ میگیرید؟

اصلا جای سوال هست؟

میگذارند سوال کنی؟


  • علی علی اکبری

بنام هستی هستی بخش

روزی که شده است

آماده هستم برای بود یا نبود

خاطرات را مرور کنم یا ببینم

آه..

....آه

باز گویم تورا در جوانی چقدر بخشنده و مهربان

با گذشت ولذت زندگی

با دیگران همراه و هم صدا

در نگاه این و آن بی تفاوت

از نگاه شان هیچ دل نگرانی نبود

امروز

فرد

خودم

بچه ام

مادرم

همسرم

برادرم

فرد....

امروز من هستم و خودم در پیچیده پیچیدگی خودم

من فرو رفته ام در فرد

چقدر حقیر

از پرواز دراز به کوچ کنج نشین

آنروز رفاقت و همدلی

امروز بی حوصلگی و نازبانی

کو آن صفا

در کوچه ها مانده

همراه من نیامده

یا اورا همراهم نیآورده ام

چقدر مشکل است

نگاه به گذشته

فقط در فرد گم و گور شده ام

جز خود دیگری نبینم تا کی

دیگر نخواهم شد وقتی فرد آمد

خیلی افراد رفتند

....آه

و آه که خود بانی اینکارم

پیری تقصر دارد یا تجربه

نمی دانم

از دست داده هایم خیلی فراوان است

چه کنم؟

آه.....

فرد

باز ناید فردا

فرد از آمدنش متنفرم

چه کنم؟

آه....

 

  • علی علی اکبری

یا رحیم

شیرین تر از عسل

همچون لطافت مهتاب

به روشنی آفتاب

همچون برق شمشیر آخته

به صلابت کوه

به جاری رود

به تازگی هوای بهاری

به نازگی گل

می دانم که چیست

این همان بهار است

این همان ربیع است

ماه تولد رسول

هفته وحدت مسلمانان

روز نوشتن یک کلام

اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمدا رسول الله

  • علی علی اکبری
یا ستار

رفتیم! که برسیم.

نشستیم! که سخن بگوییم.

ایستادیم! که ببینیم.

ماندیم! که برقرار باشیم.

گفتیم! که ساکت نباشیم.

خوابیدیم! که خستگی بدر کنیم.

از رفتن! که باز مانده ایم.

از ایستادن! که پا درد گرفتیم.

از ماندن! که کسل گشتیم.

از گفتن! که زبان مان موی در آورد.

از خوابیدن! که خسته شده ایم.

من چه کنم؟

که نه دردم درد است.

نه درمانم بی درد.
  • علی علی اکبری
یا ستار

رفتیم! که برسیم.

نشستیم! که سخن بگوییم.

ایستادیم! که ببینیم.

ماندیم! که برقرار باشیم.

گفتیم! که ساکت نباشیم.

خوابیدیم! که خستگی بدر کنیم.

از رفتن! که باز مانده ایم.

از ایستادن! که پا درد گرفتیم.

از ماندن! که کسل گشتیم.

از گفتن! که زبان مان موی در آورد.

از خوابیدن! که خسته شده ایم.

من چه کنم؟

که نه دردم درد است.

نه درمانم بی درد.
  • علی علی اکبری

یا حق الیقین

از عجایب روزگار این است که وقتی می خواهند بگیرند (رای) ما را از خودمان بیشتر درک می کنند

به مشکلات ما بیشتر از ما واقفند سختی زندگی و معیشت مردم را بهتر از مردم می دانند

اما بعد از انتخاب(رای گیری) دیگر فراموش می کنند که ما کی هستیم تا چه رسد به اینکه مشکلات ما را بفهمند بدتر وقتی برایشان می نویسیم که این مشکلات را داریم یعنی گوشه ای از گفته های خودشان را برایشان می نویسیم هم یا نمی خوانند یا می خوانند و می خندند و وقتی هم که با فریاد به گوششان می رسانیم انگار کر هستند و اصلا گوشی برای شنیدن ندارند.

از عجایب روزگار این است که عده ای برای انجام درست شریعت قبری را بعد از 1400 سال نبش کنند و با جسد عکس یادگاری بگیرند و سپس بگویند برای انجام درست اعمال شریعت شاید جسد را به لندن و انگلیس انتقال دهند.

و تمام سازمانهای جهانی از بین الملل گرفته تا یونسکو و ...... که برای یک برج 300 ساله میلیاردها خرج می کنند و میراث مرده را نگهبانی کنند و آثار باستانی برایشان از شیر مادر واجبتر است و خود را برای هر خرابی در یک خرابه ای در آن گوشه ویران دلسوز هستند نبش قبر را نه محکوم می کنند و نه ویران کردن مکان را و نه منفجر کردن گنبد و بارگاه را.


چقدر این مدعیان حقوق بشر و سازمانهای محافظ میراث راستگو هستند.

انسان باید برای این همه راستی چه بکند خنده یا گریه.

  • علی علی اکبری

بنام هستی بخش

راه دوری نرفته‌ام ولی انگار سالهاست که دارم پیاده‌روی می‌کنم در بیابان تنها و بدون هیچ زادی برای خودم چنین کابوسی وحشتناک است ولی انگار واقعی است

تنها همینجا در یک دشت برهوت، قدمهای سست، راه دور، امید از دست رفته، سرابی نه چندان دور چشمک می‌زند

می‌توان رفت قدرتم هست ولی چشمانم بیشتر برایم یک جادوگر شده‌اند بجای نشان دادن به خیالاتم کمک می‌کنند انگار فرسنگها باید رفت بدون هیچ

باز در این تنگه بین دو کوه چون مشکلات و گرفتاریهای زندگی گیر کرده‌ای باید چاره بی‌اندیشی مثل این است که اندیشه در تو نیست، خالی خالی است

برای چندمین بار از روی زمین بلند می‌شوم گوشه‌ای را پیدا کنم و از این بی‌درمانی رهایی یابم می‌گویند باید امید داشت، امید تنها نیروی برنده است در همه طول

از دیواری که سدم شده می‌گذرم، همچون موری که از تکه سنگی خود را رد می‌دهد باز هم دیوار، دیواری از پشت دیوار دیگر سرک می‌کشد انگار نه انگار که من باید برسم راه نرسیدن را نشان می‌دهد بازهم حرکت باز هم گذشتن

تنها برای بودن، برای اثبات شدن، برای گذشتن از چهارسوی دنیا برای کوچک نشان دادن دنیا، کافی است به آسمان نگاه کنی، چرا اینقدر در خود فرو رفته بودم آسمان خیلی فراخ است از همه آنچه که فکر می‌کردم کمی جلوتر چشمه‌ای است ، آبی زلال و خنگ، سایه‌ای گسترده از درختان نارون ، تاک ، انار، شمشاد، رز، آقاقیا و کاج و سروسعی و تلاش و کوشش

مقصد را نباید گم نمود نشستن در این جای باصفا خوب می‌نماید ولی از رسیدن بازت می‌دارد باید کوشید باید رفت تا رسید ، مقصد اینجا نیست مقصد جایی در آرزوهای‌ات است که برای رسیدن به آن جز رفتن و دست از کار و کوشش نکشیدن راهی ندارد گریزی از سعی و کوشش بی‌وقفه نیست برای اوج بودن و به قلعه رسیدن زحمت می‌خواهد چون از پا افتادی خیزان باید رفت

مهم رفتن است بسوی مقصد ، دشواریها وقت نائل شدن محو می‌شوند انگار که اصلاً نبوده‌اند، آنقدر در رفتن غرق شو که ناهمواریها را نبینی، چنان قدم بردار که استواری‌ات را به رخ بکشی چنان باشد که آفریده شده‌ای.

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى‏ *38* هیچ کس بار دیگرى را به عهده نخواهد گرفت.
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‏*39*و این‏که براى انسان جز آنچه تلاش کرده بهره‌ای  نیست.
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى‏ *40*  و این‏که تلاش و سعى او را به زودى به وى بنمایند.
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَآءَ الْأَوْفَى*41* سپس جزاى کامل آن را به او بدهند.

نجم(38-41)‏

  • علی علی اکبری

یا هو

کمی تعقل
کمی تامل
اینجا و آنجا
بلکه همه جا
سرزمین امید
وطن من
جای روشن
مردمی وفادار
با ایمان
مهمان نواز
سرفرازم به این همه شادمانی
احسن به این همه محسن
افتخارم به این کافی است

  • علی علی اکبری

یا حق

همچنان در کلام

...اینجا

در کنار هم

برای یکبار هم که شده کمی متفاوت

کمی صبور

همین الان

سبک چون پر

پر تلاش

من او را دیده ام

بلکه درک

و با او همراه بوده ام

بارها باهاش دیدار داشته ام

چقدر صبوری کرد

تنگناها را طی

آخر به نتیجه رسید

این بهترین هدیه است

از ما برای یک دوست

شریف و با کمالات انسانی

خدا او را برقرا دارد

وما....

ما را از دیدار دوباره اش محروم نسازد

  • علی علی اکبری

بسم الله الرحمن الرحیم 

اینجا با همه درد دلت را بگو، می دانی که عقده کرده ای پس  کوله بار غمی که بر دوش داری بردار؛ من دارم با تمام حواسم می پذیرم حرفهایت. او نیز چنین می کند،آه که چه لذت بخش شده است.امشب او درون خود را برون می کند من هم قدرت پیدا می کنم حرفم را میگویم انگار سالهاست که درد خود را فرو خورده ایم. چه می شود کرد گاهی عمری از ما گذشته ولی آنقدر در خودمان بوده ایم که درونمان را ندیده ایم، حال که سیاهی پرده افکنده است بر سراسر گیتی ما خودمان را از درون یافته ایم؛ خدایا چه زیبا همه چیز را به هم منطبق کرده ای تاریکی شب را با روشنی درون و روشنی درون را به عالم معرفت، اینجا همه چیز عالمانه است اگر کمی در آن اندیشه کنی چه شبهای زیبای زیبا یی که بر ما گذشته است. شب چه زیباست!

 

  • علی علی اکبری

یا حق

در میانه بودم

اینجا....

......آنجا

من هنوز در این میانه مانده ام

کمی سلام

می شود گفت

نه همه را شیرین

فراوان دیده ام

ساکت و سلامت

قراری می خواهیم

بدون مهلت

اما نه اکنون

کمی میانه

نه دیر نه زود

همین بس است

  • علی علی اکبری